قاضی عبدالجبار (عالم معتزلیِ شافعی مذهب): تهدید به آتش زدن خانه حضرت زهراء (س) حق مسلّم عمر بن خطاب است و هیچ اشکالی ندارد! قاضی عبدالجبار بن احمد معتزلی (متوفای 415 هـ) از علمای برجسته مکتب اعتزال میباشد که گرایشهای ضد شیعی تُندی نیز داشته و تلاش فراوانی در نقد و رد برخی از عقاید مکتب اهل بیت علیهم السلام به خصوص در مساله امامت داشته است. وی – که در فقه نیز پیرو مذهب شافعی بوده - نیز همچون برخی از علمای مخالفان شیعه هنگام مواجهه با مساله تهدید عُمَر بن الخطّاب به آتش زدن خانه حضرت زهراء (س) ضمن انکار اولیه این حقیقت تاریخی، با گستاخی تمام ادعا میکند که اگر عُمَر چنین کرده باشد نیز حق با اوست! وی در کتاب خویش «المغنی» چنین نگاشته است: وأما ما ذکره من حدیث عمر فی باب الإحراق، فلو صح لم یکن طعنا على عمر لأن له أن یهدد من امتنع من المبایعة، إرادة للخلاف على المسلمین ... القاضی عبد الجبار المعتزلی، عبد الجبار بن أحمد بن عبد الجبار (المتوفى 415 هـ)، المغنی فی أبواب التوحید والعدل (الإمامة)، ج20، ص337، تحقیق: الدکتور محمود محمد قاسم. اما آنچه در مورد عُمَر و آتش زدن خانه حضرت زهراء (س) گفته، اگر صحیح باشد طعن و اشکالی بر عُمَر وارد نمیشود چرا که او حق دارد کسانی را که به منظور مخالفت با مسلمانان بیعت نکردهاند، تهدید کند ... همانطور که ملاحظه میفرمایید وی صراحتا و بیپرده به همان مبنای قطعی و اجماعی مخالفان شیعه اشاره کرده است. آری! اگر عُمَر بن الخطّاب با تُندی به آتش زدن خانه حضرت زهراء (س) تهدید کرده باشد، کاملا حق با عُمَر است! این همان مبنای مورد اجماع و اتفاق علمای اهل سنت میباشد که البته برخی از ایشان بنا بر مصالح، با این صراحت از آن سخن نمیگویند! مطالب مرتبط: روا, ...ادامه مطلب
دکتر جلیل دوستخواه (ایرانشناس، شاهنامه پژوه و ادیب کمنظیر معاصر): در آیین زرتشتی زن نیز همچون گاو یا زمین مورد معامله و پیمان قرار میگیرد و ارزش معامله کشتزار از ارزش معامله زن بیشتر است! دکتر جلیل دوستخواه (ایران شناس مشهور معاصر) از جمله پژوهشگران و دانشمندان کمنظیر حوزه ایرانشناسی و ادبیات پارسی و شاهنامهپژوهی است که مورد اطمینان و اعتماد زرتشتیان نیز میباشد و زرتشتیان در بسیاری از جلسات و محافل خویش از ایشان بهره میگیرند. وی در بخشی از پاورقیها و توضیحات خویش در ترجمه اوستا مینویسد: زن نیز مانند گله گاو یا کشتزار موضوع پیمان واقع میشود و پیمان درباره وی در شمار پنجمین گونه پیمانهاست و ارزش آن پیمان بیش از پیمان بر سر گله گاو و کمتر از پیمان بر سر کشتزار است. دوستخواه، جلیل، اوستا، ج2، ص698، ناشر: انتشارات مروارید، چاپ: دهم، 1385 خورشیدی. بخوانید, ...ادامه مطلب
شافعی (امام شافعی مذهبان): اشهب بن عبدالعزیز (عالم بزرگ مالکی مذهب و شاگرد مالک بن انس) سَبُک مغز است! + تلاش برخی علمای اهل سنت جهت تحریف این سخن مقدمه مذاهب فقهی و کلامی مخالفان شیعه از دیرباز بر خلاف ادعای ایشان مبنی بر وحدت و نزدیکی و اختلافات اجتهادی طبیعی دشمنیهای عمیق و شدیدی نسبت به یکدیگر داشته و دارند. این دشمنیها به قدری شدید و وسیع بوده و هست که قابل چشمپوشی نیست. شاید اگر چنین اختلافات شدیدی در حد اختلافات علمی بود و یا این نوع دشمنیها صرفا از سوی افراد و جریانهای معدودی در مذاهب فقهی و کلامی وجود داشت و یا صرفا محدود به یک دوره زمانی خاص بود میشد ساده از کنار آن عبور کرد اما با بررسیهای دقیق در مییابیم که مذاهب فقهی و کلامی مخالفان شیعه از همان ابتدای پیدایش و تبلیغ و ترویج آموزههایشان دشمنیهای عمیقی با یکدیگر داشتهاند که کار را به درگیریهای فراوان و خونریزی و کشتار نیز رسانده است. محمد بن ادریس شافعی: اشهب بن عبدالعزیز سَبُک مغز است! اشهب بن عبدالعزیز از علمای بزرگ مالکی مذهب و از شاگردان مالک بن انس و از شخصیتهای اصلی تبلیغ و نشر مذهب مالکی میباشد. وی و شافعی دشمنی عمیقی با یکدیگر داشتند که قبلا در مورد آن [اینجا] نوشتهایم. اما یکی از موارد دال بر دشمنی عمیق بین این دو شخصیت قولی است که از شافعی در مورد اشهب بن عبدالعزیز نقل شده و مصادر فراوانی از مخالفان شیعه آن را جزما و با قطعیت از شافعی نقل کردهاند. قال الشافعی: ما رأیت أفقه من أشهب لولا طیش فیه.الشیرازی الشافعی، ابوإسحاق إبراهیم بن علی بن یوسف (المتوفى 476هـ)، طبقات الفقهاء، ص150، المحقق: إحسان عباس، الناشر: دار الرائد العربی، الطبعة: الأولى، 1970 م. شافعی گفته است: کسی را فقیهتر از اشهب , ...ادامه مطلب
سلسله اهانتهای ابن تیمیه (عالم برجسته مخالفان شیعه) به حضرت زهراء (س) [3]: قهر کردن حضرت زهراء (س) با ابوبکر و صحبت نکردن با او عملی ناپسند و زشت و شکایت ایشان به پیامبر (ص) خلاف قرآن و سنت است! مقدمه ابو العباس بن تیمیه (متوفای 728 هـ) از جمله علمای بسیار مشهور و برجسته مخالفان شیعه میباشد که با توجه به مواضع و افکار خاصش، همواره منجر به بروز موضعگیریهای شدید و مختلفی در بین مخالفان و موافقان شده است. از یک سوی موافقان وی در میان علمای مخالفان شیعه به مدح و ثنای وی پرداخته و حتی در حق او غلو و زیادهگویی کردهاند و از سوی دیگر مخالفان وی در میان علمای مخالفان شیعه به انتقاد از برخی تفکرات او پرداختهاند. البته در این میان گروهی از علمای مخالفان شیعه نیز با اتخاذ موضعی خفیفتر از دو گروه مذکور، در عین دفاع از اصل جایگاه ابن تیمیه، به برخی مواضع وی نقدهایی وارد کردهاند. ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» خویش که آن را به زعم خود در پاسخ به استدلالات علامه حلی (رض) (متوفای 726 هـ) نگاشته، در مواضع متعدد به صورت مستقیم یا غیر مستقیم (معمولا غیر مستقیم) به ساحت قدسی اهل بیت علیهم السلام, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
ادامه مطلب, ...ادامه مطلب